نوشتنی ها...

از پنجره روزگار به درخت عمر که مینگرم / خوش تر از یاد خداوند ثمری نیست

نوشتنی ها...

از پنجره روزگار به درخت عمر که مینگرم / خوش تر از یاد خداوند ثمری نیست

اعتماد از جنس نور


عجیب است که پس از گذشت یک دقیقه به پزشکی اعتماد می کنیم؛

بعد از گذشت چند ساعت به کلاهبرداری !
بعد از چند روز به دوستی
بعد از چند ماه به همکاری
بعد از چند سال به همسایه ای ...
اما بعد از یک عمر به خدا اعتماد نمی کنیم !
دیگر وقت آن رسیده که اعتمادی فراتر آنچه می بایست را به او ببخشیم.
او که یگانه است و شایسته ...

سیده زنان عالم


امام صادق علیه السلام می فرمایند:


"إنما سمیت فاطمة «محدثة» لأن الملائکة کانت تهبط من السماء فتنادیها کما تنادی مریم بنت عمران. فتقول: یا فاطمة! ان اللَّه إصطفاک و طهرک و اصطفاک على نساء العالمین یا فاطمة! اقنتی لربّک و اسجدی و ارکعی مع الراکعین.

فتحدثهم و یحدثونها، فقالت لهم ذات لیلة: ألیست المفضلة على نساء العالمین مریم بنت عمران؟

فقالوا: إنّ مریم کانت سیدة نساء عالمها و أنّ اللَّه عز و جل جعلک سیدة نساء عالمک و عالمها و سیدة نساء الأوّلین والآخرین."


"حضرت فاطمه علیها السلام در نزد خداوند محدثه نام گرفت بدین جهت بود که ملائکه الهی از آسمان برآن حضرت هبوط کرده و همانطوری که با حضرت مریم  علیها السلام دختر عمران حرف می زدند با ایشان نیز سخن می گفتند، و زمانی به وی گفتند. ای فاطمه! همانا خداوند متعال تو را برگزیده و پاکت ساخت، و تو را بر زنان هر دو جهان برتری داد.

ای فاطمه! برای پروردگارت قنوت کرده و سجده نما و به همراه رکوع کنندگان رکوع کن. پس حضرت فاطمه علیها السلام با ایشان حرف می زدند و هم ایشان با حضرت فاطمه علیها السلام تا اینکه شبی حضرت خطاب به ملائکه فرمودند: مگر حضرت مریم علیها السلام دختر عمران برترین زنان عالم نبود؟ همچنان که در کتاب خدا آمده است، پس چگونه مرا به سیده زنان عالم می خوانید؟

ملائکه در جواب عرض کردند: ای فاطمه! همانا مریم فقط  سیده زنان روزگار خودش بود، در حالی که خداوند متعال شما را سیده زنان عصر او و عصر خودتان و بلکه سیده زنان عالم از اول خلقت تا آخر آن قرار داده است."


منبع: تفسیر صافی، ج(1)، ص(336)


دل نوشت: این شبها یاد در آتش گرفته، یاد پهلوی شکسته، یاد گریه های پنهانی امام خوبی ها، یاد زجه های کودکانی که همچون جوجه های سرمازده می لرزند و بی تابی میکنند خاطرم را آزرده کرده، آخر تو بهترین خلایق بودی ستاره ی درخشان رسول بودی...چرا حرمت سیده زنان عالم را نگاه نداشتند... دستی که به رویت قد علم کرد را نمی توانم نمی توانم تحمل کنم ... آه که چه دردی دارد نگریستن به صحنه ی شهادتت . چقدر مظلومانه، چقدر غریب بین در جان دادی مادرم، بانوی خوبی ها، بانوی بی نشان... مرا با تمام عظمت و مهربانیت ببخش اگر نبودم آنطور که باید باشم...دستم را رها نکن...رهایم نکن...